به گزارش خبرنگار مهر، رمان «واقعیت از زبان مِیسون باتل» نوشته لِسلی کانر بهتازگی با ترجمه بیتا ابراهیمی توسط نشر افق منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب دویست و بیست و ششمین عنوان مجموعه «رمان نوجوان» است که اینناشر چاپ میکند.
نسخه اصلی «واقعیت از زبان میسون باتل» سال ۲۰۱۸ منتشر شده است. از لسلی کانر پیشتر ترجمه رمان «در انتظار یک زندگی طبیعی» به قلم فرح بهبهانی توسط همینناشر چاپ شده است. او در «واقعیت از زبان میسون تل» داستانی درباره اعتمادبهنفس، نجات و امید نوشته است. قصه اینکتاب درباره نوجوانی است که با وجود ناتوانیاش در یادگیری، میتواند مقابل زورگوییها بایستد و راههای هوشمندانهای برای بیرون آمدن از مشکل پیدا کند.
«واقعیت از زبان میسون باتل» موفق شد جایزه «کتاب خانوادگی اشنایدر» را در سال ۲۰۱۹، عنوان برگزیده سال پابلیشرز ویکلی را در سال ۲۰۱۸ و کتاب سال کِرکس ریویو را در سال ۲۰۱۸ برای نویسندهاش به ارمغان آورد.
اینرمان در ۷۴ فصل نوشته شده است. شخصیت اصلی اینرمان، میسون باتل است که در ابتدای قصه، جسد بنی کیلمارتین بهترین دوستش در باغ خانه میسون پیدا میشود. تحقیقات پلیس آغاز میشود. میسون چون همیشه پسر راستگویی بوده، نمیتواند درک کند چرا ستوان بِرد از نیروهای پلیس، حرفهایش را باور نمیکند.
در ادامه ماجرا، میسون دوست جدیدی به اسم کلوین چامسکی پیدا میکند که پسر ریزهمیزه و بامزهای است. ایندو برای فرار از دست بچهزورگوهای محله برای خود پناهگاهی مخفی و زیرزمینی میسازند. اما در ادامه قصه، کلوین هم گم میشود و میسون در دردسر جدیدی میافتد.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
کلوین سکوت میکند. انگار نظرش عوض شده است. خم میشود. خیلی سریع. چوب لاکروس مت را برمیدارد. و نمیدانم چرا، مت مونی را رها میکند! چوبش را از دست کلوین میقاپد.
فکر میکنم آره! کلوین بچه خیلی باهوشی است! مونی زیر پاهای من قوز میکند. چند قدم عقب میروم. حیوان را نگه داشتهام. و همه آنجا هستیم. انگار سر جایمان خشک شدهایم.
خندهدار است وقتی آدمها نمیدانند که چه اتفاقی قرار است بیفتد. خیلی عالی است. اتفاقی که پیش میآید دایی درام است. با وانتش از راه میرسد. در را باز میکند و پیاده میشود. مونی دماغش را بالا میگیرد. بوی خوشی در هوای بعدازظهر میپیچد.
دایی درام بهسمت خانه که میرود نگاهمان میکند. نگاهش به کلوین میافتد. من را با مونی میبیند. مت. لنس. و بعد بچههای تیم لاکروس را. میگوید: «سلام، سلام پسرها. سلام مونی.» میرود سمت خانهخرابه. در را پشت سرش میبندد.
نفس کشیدن مونی را حس میکنم. فوت _ فوت _ فوت. به دنیا فکر میکنم. انگار الان دایی درام هدیه دنیا بود به ما. نه اینکه کاری کرده باشد. فقط از راه رسید.
اینکتاب با ۳۳۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۶ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما