۲۰ بهمن ۱۴۰۱، ۸:۱۷

در گفتگو با مهر مطرح شد؛

روایت جوانی که «کتاب» از او مبارز انقلابی ساخت/حرف ظلم ستیزی بود

روایت جوانی که «کتاب» از او مبارز انقلابی ساخت/حرف ظلم ستیزی بود

بیرجند- مبارز زمان انقلاب در بیرجند گفت: ایام جوانی علاقه‌مند به مطالعه کتاب های مرحوم حجت الاسلام فلسفی، مرحوم دکتر شریعتی و ... بودم این علاقه که کم‌کم مرا وارد مسیر انقلاب کرد.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها: گاه وقایع را در دل کتاب‌های تاریخی می‌خوانیم، زمانی یک مستند می‌بینیم ولی موقعی پای صحبت‌های افرادی می‌نشینیم که وقایع و اتفاقات را از نزدیک دیده و لمس کرده‌اند و آن زمان است که از عمق جان آن را درک کرده و احساس می‌کنیم گویی در دل حادثه بودیم.

وقایع انقلاب اسلامی نیز همین گونه است. باید از زمان حال فراتر رفت و پای خاطرات کسانی نشست که در روزهای سرد ولی پر از همدلی زمستان ۵۷ در بیرجند نقش آفرین بودند و ریخته شدن خون جوانان این شهر را از نزدیک دیده‌اند. باید از آنانی پرسید که شنیده‌ها را دیده‌اند.

نمونه این افراد عباسعلی قربانی است. بزرگ انسانی که سال‌ها در آموزش و پرورش کارمند، معلم و کتابدار بوده و مطالعه کتاب‌های معلمان انقلاب او را پای مبارزه با رژیم پهلوی کشاند.

علاقمند به مطالعه کتاب‌های انقلابی

عباسعلی قربانی نژاد در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: جوانی حدود ۲۵ ساله و علاقه‌مند به مطالعه کتاب‌های مرحوم دکتر شریعتی، مرحوم حجت الاسلام فلسفی و نوارهای سخنرانی مرحوم کافی بودم که به شدت بر روی من تأثیر گذاشته بود.

مبارز ایام انقلاب در بیرجند با اشاره به یکی از خاطرات خود بیان کرد: روزهای بعد از ۱۷ شهریور یا همان جمعه سیاه و کشتار مردم بود که من برای آزمون استخدامی به مشهد رفته و یک همشهری بیرجندی دیگر نیز در آنجا با من بود.

قربانی نژاد با اشاره به اینکه به واسطه اتفاقات ۱۷ شهریور مشهد در اعتصاب و همه مغازه‌ها بسته بود، ادامه داد: از آموزش و پرورش مشهد به سمت خیابان امام خمینی فعلی در حرکت بودیم که همان همشهری بیرجندی در اعتراض به بسته شدن مغازه‌ها گفت چرا مغازه‌هایشان را بسته‌اند.

وی با بیان اینکه او جملاتی در حمایت از رژیم پهلوی تکرار کرد، افزود: من در مقابل گفتم مردم حق دارند این همه خون بیگناه ریخته شده است.

روایت جوانی که «کتاب» از او مبارز انقلابی ساخت/حرف ظلم ستیزی بود

جدال با همشهری در مشهد

این بازنشسته آموزش و پرورش و مبارز ایام انقلاب گفت: این سخنان میان من و او به جدال جدی منجر شد و ما دو بیرجندی در شهر مشهد با هم بحث کردیم و او خطاب به من گفت به بیرجند برسیم من حساب تو را می‌رسم و نمی‌گذارم با استخدام در آموزش و پرورش نان و حقوق دولت را بخوری.

قربانی نژاد که سال‌ها کتابدار نیز بوده است، بیان کرد: بعد از دوره‌های ضمن خدمت من در کارگزینی استخدام شدم و همزمان با شروع پاییز و مهرماه راهپیمایی‌های انقلاب در بیرجند نیز شدت گرفت و اولین راهپیمایی نیز توسط دانش آموزان از مدرسه طالقانی فعلی راه افتاد.

وی اظهار کرد: من نیز در راهپیمایی‌های ایام انقلاب شرکت می‌کردم تا اینکه همان آقایی که در مشهد با او درباره انقلاب بحث کرده بودم گزارش داد که عباسعلی قربانی نژاد در راهپیمایی‌های علیه رژیم شرکت می‌کند.

فرهنگی بازنشسته خراسان جنوبی بیان‌کرد: آن زمان رئیس آموزش و پرورش بیرجند فردی به نام شعبانعلی کمیلی بود که من را احضار کرد.

تهدیدهای رئیس آموزش و پرورش وقت

قربانی نژاد با بیان اینکه وقتی به دیدن کمیلی رفتم، کت خود را نپوشیده بودم، افزود: کمیلی وقتی من را دید با عصبانیت گفت چرا کت را نپوشیده‌ای؟ چرا با خرابکارها دمخور هستی و در تظاهرات‌ها علیه رژیم شرکت می‌کنی.

وی ادامه داد: کمیلی با خشم (همان کسی که در مشهد با او بحثم شده بود در کنارش بود) به من گفت اگر دوباره در تظاهرات‌ها شرکت کنی، سر میدان محمد رضا شاه (میدان شهدای فعلی بیرجند) آویزانت می‌کنم.

مبارزه دوران انقلاب گفت: البته آن موقع من جواب او را ندادم ولی همچنان در تظاهرات‌ها و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کردم.

قربانی نژاد اظهار کرد: روزی قبل از شروع ساعت اداری به اداره رفتم و به آقای بهدانی سرایدار آموزش و پرورش گفتم می‌خواهم یک عکس از امام (ره) در اداره بزنم که ایشان تأکید کردند که کار بسیار خطرناکی است.

وی بیان‌کرد: یک عکس امام که بالایش نوشته بود «فَضَّلَ اللهُ الْمجاهِدِینَ عَلَی الْقاعِدِینَ أَجْراً عَظِیم» را در کارگزینی رو به روی در نصب کردم.

اولین عکسی که از امام در ادارات نصب شد

بازنشسته آموزش و پرورش با بیان اینکه بعد از شروع ساعت اداری این خبر پیچید که عکس آقای خمینی در کارگزینی اداره نصب شده است، ادامه داد: رئیس همه مسئولیت شعب اداره را جمع کرد تا تدبیری بیندیشید و در نهایت آموزش و پرورش اولین اداره‌ای در بیرجند شد که عکس امام (ره) آنجا نصب شد.

قربانی‌نژاد که خاطراتی از شهادت شهیدان خاکشور، سورگی و سندروس دارد، اظهار کرد: روزی در دی ماه ۵۷ آیت الله ربانی راهپیمایی را به سمت میدان قدس شرقی فعلی و خیابان معلم کشاندند و من نیز به آنها ملحق شدم.

وی بیان‌کرد: از خیابان معلم به سمت پشت پادگان و خیابان ارتش پیچیدم و راهپیمایی نیز به همان سمت کشیده شد.

مبارز دوران انقلاب در بیرجند با اشاره به اینکه از یک طرف مردم انقلابی و از طرف دیگر پادگان سربازان شعار می‌دادند، گفت: یک دفعه از داخل پادگان یگان‌های نظامی بیرون آمدند و صدای تیر بلند شد.

قربانی نژاد با بیان اینکه بعد من به خانه آمده و موتورم را برداشتم، اظهار کرد: وقتی به مجدد محل حادثه برگشتم، سربازان از من پرسیدند که از کجا آمده‌ای که پاسخ دادم من از روستا آمده‌ام و می‌خواهم به طرف بیمارستان بروم.

روایت جوانی که «کتاب» از او مبارز انقلابی ساخت/حرف ظلم ستیزی بود

خاطره شهادت شهید خاکشور

وی افزود: به سمت بیمارستان حرکت کردم که با یکی از دوستان رو به رو شدم و به من گفت محمدتقی خاکشور شهید شده است.

فرهنگی بازنشسته بیرجندی با اشاره به اینکه شهید محمد تقی خاکشور در همان محل و در دقیقاً در خیابان طالقانی سه و در جلوی حزب رستاخیز ملت ایران گلوله خورده بود، بیان کرد: شیوه شهادت شهید خاکشور بسیار دردآور است.

قربانی نژاد گفت: استواری با نام حجاجی به انقلابیون توهین می‌کند و وقتی شهید خاکشور پاسخ او را می‌دهد او ناجوانمردانه به زانو نشسته و با یک نشانه‌گیری دقیق گلوله‌ای به قلب شهید محمد تقی خاکشور شلیک می‌کند.

وی همچنین که از روز هفتم بهمن، روز خونین انقلاب در بیرجند خاطرات شنیدنی به یاد دارد، بیان کرد: خاطرم هست آن سال هفتم بهمن مصادف با ۲۸ ماه صفر بود و مردم در جلوی مسجد آیت الله آیتی تجمع کرده بود و من نیز منتظر آغاز راهپیمایی بودم.

این مبارز دوران انقلاب در بیرجند ادامه‌داد: در راهپیمایی آن روز بین خانم‌ها و آقایان یک وانت سفید رنگ بود که آقای امیر سندروس (برادر شهید علی سندروس) بر روی آن ایستاده و شعار می‌داد و من به ایشان گفتم امیر آقا امروز مواظب باشید چرا که نیروهای ژاندارمری مجهز به میدان آمده‌اند.

قربانی نژاد گفت: از مسیر مسجد آیت الله آیتی به سمت میدان طالقانی فعلی و از آنجا به میدان ابوذر و بعد به سمت میدان امام (ره) حرکت کردیم.

صحنه‌ای که از ذهنم محور نمی‌شود

وی با اشاره به اینکه در یک مسیری ۵۰- ۶۰ نفر از نیروهای ژاندارمری پشت بام ایستاده و همه مسلح بودند، بیان کرد: هیچ وقت این صحنه از خاطرم محو نمی‌شود و واقعاً در آن لحظه احساس خطر کردم.

فرهنگی بازنشسته در بیرجند، یادآور شد: به کوچه ژاندارمری که رسیدیم سرهنگ موحدی جلوی کوچه ایستاده و همه ژاندارم‌ها نیز پشت سر او بودند که ناگهان صدای تیز از همه جا بلند شد و به سمت بالای پشت بام که نگاه کردم دیدم از تفنگ‌های آنان آتش بیرون می‌آید.

قربانی نژاد با اشاره به اینکه بسیاری از گلوله‌ها به دیوارهای حاشیه خیابان می‌خورد که تا مدت‌ها اثر آن باقی بود، ادامه داد: در لحظه‌ای دیدم که آقای زرافکن شهید سندروس را از زمین برداشته و به طرف من می‌آید.

گلوله‌ای که جان شهید سندروس را گرفت

وی بیان کرد: شهید سندروس را از ایشان گرفته و به سمت میدان شهدا رفتم و آنجا وسیله‌ای گرفته، شهید را بر زانوی خودم گذاشتم و به بیمارستان رفتم.

مبارز دوران انقلاب در بیرجند گفت: در بیمارستان دکتر محمدی که اکنون از پزشکان شناخته شده شهر ما هستند، کشیک بودند و بعد از اینکه شهید سندروس را معاینه کردند، دیدند تیر به کمر سمت چپ خورده و ایشان جان خود را از دست داده است.

قربانی نژاد ادامه داد: مجدد دیدم صدای تیر دوباره تمام شهر را پر کرده است و به سمت میدان شهدا رفتم و دیدم تعدادی از ماشین‌های ریوی ارتشی دور خیابان مستقر شده است و داخل آن پر از سرباز است.

وی افزود: از داخل همان ماشین ریو به سمت مغازه‌ای که داخل آن عکس امام (ره) و تابلوی یا حجت بن الحسن آنقدر زده بودند که شیشه‌ها خرد شده بود.

روایت جوانی که «کتاب» از او مبارز انقلابی ساخت/حرف ظلم ستیزی بود

مبارزه دوران انقلاب گفت: مجدد که صدای گلوله بلند شد، دیدم جوانی بر زمین افتاده و خون بر خیابان سرازیر شد که آن جوان شهید سورگی بود.

قربانی نژاد با بیان اینکه شهید سورگی را با سختی فراوان به بیمارستان رساندیم، یادآور شد: دکتر محمدی از من پرسید چه خبر است که تو مرتب زخمی می‌آوری و گفتم در شهر زد و خرد است.

گلوله به قلب شهید سورگی خورده بود

وی یادآور شد: در جیب پیراهن شهید یک سکه پیدا کردم که گلوله آن را سوراخ کرده و به قلب شهید خورده بود.

قربانی نژاد گفت: اینگونه بود که خیابان و میدان آن وقایع تلخ و دردناک میدان شهدا نام گرفت و هنوز به همان نام باقی است.

این مبارز ایام انقلاب بزرگان انقلاب در بیرجند بیان‌کرد: آیت الله ربانی، آیت الله آیتی، آیت‌الله سید علیرضا عبادی نماینده فعلی ولی فقیه در خراسان جنوبی بسیار در فعالیت‌های انقلابی در بیرجند نقش آفرین بودند و باید از طلبه جوانی به نام واحدی که بسیار شجاع و جسور بود و شهید هادی اسدالهی نیز یاد کنم.

خاطره‌ای از روز ورود امام (ره)

قربانی نژاد در مورد روز ورود امام (ره) به ایران نیز گفت: من یک تلویزیون توشیبای ۱۲ اینچ داشتم که آن روز به محل کار برده و روی میز گذاشتم که مردم تشریف فرمایی ایشان را ببیند و عده‌ای در داخل اتاق و برخی نیز از دم درب این اتفاق شیرین را دیدند.

وی در مورد علل حضور مردم در فعالیت‌های انقلاب و تظاهرات علیه رژیم پهلوی گفت: به نظر من ظلم و تبعیض در رژیم پهلوی مهمترین عامل ناراضی شدن و اعتراضات مردم بود.

این مبارز ایام انقلاب در بیرجند با تأکید بر اینکه هیچ مملکتی با ظلم باقی نمی‌ماند، افزود: در یک مثال رضا شاه در ابتدای حکومت خود یک ریال نداشت ولی روزی که رفت ۴۲ هزار سند مالکیت داشت که از مردم گرفته بود.

ظلم پهلوی شعله اعتراض را بلند کرد

قربانی نژاد یادآور شد: حلبی آبادها، خرابه‌ها و عدم رسیدگی به روستاها و …در آن زمان موج می‌زد ولی خوشبختانه امروز زیرساخت‌هایی چون برق و حتی گاز و… به بسیاری از روستاهای دور افتاده رسیده است.

آری در عصر آتش و خون و انقلاب خیلی‌ها عشق و جان دادن در راه اسلام و کشور و آزادی را دیدند و امروز ما با مسئولیت‌های سنگین بر دوش، مانده‌ایم و امیدواریم به گونه‌ای عمل کنیم که شرمنده آن خون‌های ریخته در همین خیابان‌های شهر خودمان نباشیم.

کد خبر 5703406

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha