به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، عصر امروز در پنجاه و سومین جلسه از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه» که در سالن شهید آیت الله دستغیب آستان مقدس شاهچراغ برگزار شد به بیان نکاتی دیگر در راستای تبیین بیشتر توقیع شریف امام مهدی (عج) در پاسخ به پرسشهای اسحاق بن یعقوب پرداخت.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) گفت: مسائل مطرح شده در نامه اسحاق بن یعقوب، برخی مربوط به احکام شرعیِ فرعی، برخی مربوط به وضعیت اشخاص به لحاظ فکری و اجتماعی و برخی مربوط به غیبت امام (عج) و مسائل مرتبط با آن است که در آن زمان، ذهن بسیاری از پیروان ناب اهل بیت (ع) را به خود مشغول کرده بود.
وی افزود: در این میان سوال از «حوادث واقعه»، سوال از رخدادهای نوظهوری است که در بستر زمان و با تحول شرایط اجتماعی فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی رخ مینمایند که چگونگی مواجهه با آنها در گرو وجود مرجعی رسمی و مورد اعتماد و مشروع است و از سوال اسحاق بن یعقوب و پاسخ امام (عج) اینگونه دریافت میشود که در باور شیعیان، مرجع اصلی حوادثی از این دست، شخص امام (عج) بوده است که به عنوان ولیّ امر، زمام امور اجتماعی مؤمنان را در دست داشته است. با غیبت امام (عج) این سوال مطرح شده که اینک درزمان غیبت، مرجع مؤمنان در اینگونه حوادث چه کسانی میباشند؟
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به بیان سخن حضرت امام (ره) پیرامون حوادث واقعه پرداخت و گفت: امام خمینی (ره) در توضیح این مطلب چنین میگویند: «منظور از «حوادث واقعه» که در این روایت آمده مسائل و احکام شرعیه نیست. نویسنده نمیخواهد بپرسد درباره مسائل تازه ای که برای ما رخ میدهد چه کنیم. چون این موضوع جز واضحات مذهب شیعه بوده است و روایات متواتر دارد که در مسائل باید به فقها رجوع کنند. در زمان ائمه (ع) هم به فقها رجوع میکردند و از آنان میپرسیدند. کسی که در زمان حضرت صاحب (سلام الله علیه) باشد و با نواب اربعه روابط داشته باشد و به حضرت نامه بنویسد و جواب دریافت کند، به این موضوع توجه دارد که در فراگرفتن مسائل به چه اشخاص باید رجوع کند. منظور از «حوادث واقعه» پیشامدهای اجتماعی و گرفتاریهایی بوده که برای مردم و مسلمین روی می داده است و به-طور کلی و سربسته سوال کرده اکنون که دست ما به شما نمیرسد، در پیشامدهای اجتماعی باید چه کنیم، وظیفه چیست؟»
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه پاسخ روشن امام عصر (عج) به سوال اسحاق بن یعقوب در خصوص حوادث واقعه، بیانگر یک اصل و مکانیزم سیاسی اجتماعی روشن و همیشگی در حوزه اداره جامعه اسلامی در عصر غیبت امام معصوم (ع) است، گفت: امام (ع) در این بخش از پاسخ، مؤمنان را مکلف میسازد که در حوادث و رویدادهای اجتماعی، در غیاب خود به راویان حدیث مراجعه نمایند؛ زیرا آنان حجت امام عصر (عج) بر مؤمنان هستند و امام خود حجت خداوند است. حجت بودن راویان حدیث از ناحیه کسی که خود حجت خداوند است بدین معنا است که آنان نیز حجت خداوندند و سرپیچی از دستورات آنان سرپیچی از دستورات حجت خدا و در نتیجه سرپیچی از دستور خداوند است.
تولیت حرم مطهر خاطرنشان کرد: با این بیان، امام (ع) تکلیف امور اجتماعی جامعه اسلامی را در عصر غیبت حجت خدا که خود مرجع اصلی امت در اداره جامعه است روشن و از بروز هرج و مرج در جامعه جلوگیری میکند چنانکه از مراجعه به حکام جور نیز پرهیز میدهد. امام (عج) با این بیان روشن، به عموم مؤمنان در همه عصرها اعلام میکند که هیچگاه دست شما از «حجت خدا» کوتاه نیست و همگان موظفند در حوادث و رویدادهای اجتماعی، حجت خدا را مرجع و محور امور خود قرار دهند.
این استاد حوزه و دانشگاه، ادامه داد: امام خمینی (ره) در تبیین دقیقتر مفهوم «حجت خدا» چنین میگویند: «حجَت الله» کسی است که خداوند او را برای انجام اموری قرار داده است و تمام کارها افعال و اقوال او حجت بر مسلمین است اگر کسی تخلف کرد، بر او احتجاج (و اقامه برهان و دعوی) خواهد شد. اگر امر کرد که کاری انجام دهید، حدود را اینطور جاری کنید، غنایم، زکات و صدقات را به چنین مصارفی برسانید و شما تخلف کردید، خداوند در روز قیامت بر شما احتجاج میکند. اگر با وجود حجت برای حل و فصل امور به دستگاه ظلم رجوع کردید، خداوند در روز قیامت بر شما احتجاج خواهد کرد که من برای شما حجت قرار دادم چرا به ظلمه و دستگاه قضائی ستمگران مراجعه کردید.»
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، نکته هفتم پیرامون توقیع شریف را با ذکر این سوال مطرح کرد که «رُوات حدیث» که در این توقیع به عنوان حجت خدا و مرجع مؤمنان در عصر غیبت منصوب و معرفی شده-اند چه کسانی میباشند؟ و در پاسخ گفت: بی گمان مراد از «رُوات حدیث» راویانی که صرفاً به نقل و انتقال احادیث معصومان اشتغال داشته اما خود چندان به مضامین بلند احادیث واقف نبوده و یا در عمل به آنها تعهد لازم نداشته و یا از شجاعت کافی در اجرای آنها برخوردار نبوده، نمیباشند؛ زیرا بسیار بدیهی است که چنین افرادی نمیتوانند مصداق حجت خدا باشند و امام عصر (عج) هرگز چنین افرادی را مرجع امور مهم جامعه اسلامی که مستلزم درایت و تدبیر و شجاعت است، قرار نمیدهد.
وی تصریح کرد: راوی حدیث اگر در عمل، پایبند به مواعظ و دستورالعملهای نابی که در احادیث نهفته است نباشد و یا از درک معارف ژرف و مضامین حیات بخش روایات بی بهره باشد و یا در هنگامه اجرا، توان تصمیم و حرکت استوار بر اساس روایات را نداشته باشد، به یقین شایستگی مقام بلند حجت خدا بودن را نخواهد داشت. ارجاع مؤمنان ناب به چنین کسی، راندن مؤمنان به بیراهه و منحرف ساختن آنان از صراط مستقیم الهی است.
استاد دانشگاه تهران در ادامه به بیان چهار ویژگی برای راویان حدیث پرداخت و گفت: بر این اساس، «روات حدیث» کسانی میباشند که اولاً در شناخت دقیق معارف ژرف نهفته در روایات صاحب تخصص باشند، ثانیاً، در تشخیص روایات صحیح از روایات مجعول صاحب درایت باشند، ثالثاً، در عرضه روایات بر قرآن و سپس دریافت مراد جدی معصوم (ع) صاحب اجتهاد باشند، و رابعاً، در عمل بر اساس دین خدا متعهد باشند و نسبت به هیچ تکلیفی بی اعتنا نباشند.
تولیت حرم مطهر با ذکر این نکته که «رُوات حدیث» همان «فقیهان جامع شرایط» میباشند، گفت: پس «رُوات حدیث» که در این توقیع، امام عصر (عج) آنان را مرجع امور و حوادث جاری جامعه و آنان را حجتِ خود بر مردم معرفی کرده است، همان «فقیهان جامع شرایط» میباشند که در نظریه ولایت فقیه بر آن تأکید شده است.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، در توضیح پنجمین نکته پیرامون این توقیع شریف گفت: اینکه امام عصر (عج) در این نامه، راویان حدیث را به عنوان حجتِ خود بر مردم معرفی میکند، حاوی نکته مهمی است که نباید از آن غفلت کرد. آن نکته این است که آنچه برای یک انسان مؤمن و متعهد به اسلام ناب در عرصههای مختلف زندگی اعم از اعمال فردی و اجتماعی از اهمیت اصلی برخوردار است آن است که در هر کاری که انجام میدهد، بین خود و خدا حجّت داشته باشد.
وی تصریح کرد: قرآن کریم به صراحت هدف اصلی از بعثت پیامبران را اتمام حجّت بر مردمان معرفی میکند: «رُّسُلا مُّبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی ٱللَّهِ حُجَّةُ بَعدَ ٱلرُّسُلِ وَ کَانَ ٱللَّهُ عَزِیزًا حَکِیماً» (سوره نساء / آیه ۱۶۵). بعد از رحلت آخرین پیامبر خدا (ص) حجت بر مردمان اوصیای آن حضرت هستند. امام در این روایت بر این نکته تأکید میکند که در غیبتِ من به عنوان وصی پیامبر اکرم (ص) و حجت خدا، این فقیهان جامع شرایط هستند که حجت بر شما میباشند.
دکتر کلانتری ضمن تاکید بر اهمیت تبعیت انسان مؤمن از حجت گفت: باید توجه داشت که وقتی از حجت سخن گفته میشود دیگر نباید از عصمت از گناه و یا خطا سخن گفت، بلکه اینجا همه سخن این است که انسان مؤمن، مکلّف به تبعیت از حجت است. آنچه در قیامت هم انسان را از عقوبت نجات خواهد داد این است که اعمالش بر اساس حجت معتبر الهی به انجام رسیده باشد. حکم عقل سلیم و همچنین سیره عقلا نیز چنین است که انسانی را که بر اساس حجت عمل کرده باشد مواخذه و عقوبت نمیکنند هر چند عمل او در واقع صحیح و منطبق بر واقع نبوده باشد.
نظر شما