به گزارش خبرنگار مهر، دکتر سیدمحمدصادق خرازی، سفیر اسبق ایران در سازمان ملل متحد، شب گذشته 16 تیرماه در مراسم جشن هشتاد سالگی دکتر رضا داوری اردکانی که در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد، طی سخنانی ضمن بیان خاطراتی از آشنایی با دکتر داوری در ایران و ادامه دوستی در آمریکا گفت: در جای جای ایران فرهنگی چه گوهرهایی زاده شده اند و سرشت و سرنوشت نه تنها ملت ایران که سرشت و سرنوشت ملتهای دیگر را رقم زدند.
وی افزود: امروز پاسداشت شخصیت مهربان و با فضیلتی است که آفاق اندیشه و حکمت و دانش ایشان ورای جدولبندی های سیاسی و جغرافیایی است و حکیم و فیلسوف متفکر نامدار آقای دکتر داوری اردکانی از جمله مردان نیکونهادی است که برای استقلال، آزادی و اعتلای دین و فرهنگ با آثار فکری، علمی و کلامی خود توانستند از گوهر دین و دیانت در دوره محجور مشتاقانه حمایت و پاسداری کنند
وی با اشاره به اینکه وقتی به کارنامه علمی و تلاشهای و کارهای بزرگ ایشان می نگریم در پس این چهره آرام و متین یک جهان جوش و خروش مسئولیت و آگاهی را می توانیم مشاهده کنیم، اظهار داشت: پرسش بزرگی در پیش روی ماست که فیلسوف کیست، مسئولیت و رسالت جهانی او چیست؟ کسی که طراح مکتب مستقل و نظریه مستقل باشد فیلسوف شناخته شده یا فیلسوف کسی است که بر یک یا چند مکتب فلسفی به نحوی مسلط بوده یا از آن مکتب یا نظریه فلسفی به صورت قابل قبول دفاع کند و به بهترین نحو ممکن به دیگران بفهماند؛ کسانی چون حکمای اربعه مکتب تهران، علامه طباطبایی، شهید مطهری، جلالالدین آشتیانی، مرحوم علامه شعرانی و آیت الله جوادی آملی، بوده و در مسیر خرد و اندیشه گام برداشته اند
وی تأکید کرد: حاملان فلسفه امروز و متفکران امروز همه با هم تلاش کردند که از تاریخ علم حمایت و پشتیبانی کنند، حکمت و اندیشه این حکمای خردمند، چون داوری و دینانی و اعوانی در دوران معاصر در تحقق حکمت متعالی و تشیع جدا مردانه بوده و قابل ستایش و تکریم است. این حکیمان و متفکران در سیر تحول اندیشه خود با شناخت دقیق مکاتب شرق و غرب عالم و با نگرش عمیق به سیر تحول حکمت و اندیشه به ویژه در اروپای قرون پیش و پس از رنسانس و با آگاهی و آشنایی از تحولات فکی قرن نوزدهم و بیستم امریکا مرعوب نگشته، بلکه آنها را به خوبی فرا گرفته و با آگاهی از صبغه نهضت ترجمه که دکتر ولایتی صبغه تاریخی آنرا بیان کردند، توانستند به این علم آمیخته و آموخته شده و هیچگاه اصالت اندیشه و حکمت بومی و دینی خود را نه تنها رها نکرده بلکه از آن حمایت کردند.
وی با اشاره به اینکه آموزش اخلاق و حکمت و ادبیات فلسفه اسلامی و ایرانی دغدغه و هم و غم دکتر داوری و همه حکیمان معاصر بوده است، اظهار کرد: اگرچه از بستر دانش و اندیشه و حکمت در غرب تکنولوژی و دانش متولد شد، ولی خوب دریافتند که بی تردید ساحت علوم جدید اعم از دانش اطلاعات و انفورماتیک، علم اجتماع، اقتصاد، بهداشت، و ... همه رابطه ای با علم و فرهنگ و فلسفه دارند. دانشمندان ایرانی تلاش کردند تا خود را وامدار مکاتب فلسفی الحادی و مادی گرایانه و ساختارشکنانه نکنند و اینها افرادی بودند که با نگاه واقعی توانستند حکمای نامدار دین در دوران معاصر شوند و از دین و هویت ما ایرانی ها دفاع کنند.
وی با بیان اینکه داوری از زمره این روشنفکران دینمداری است که هیچگاه گوهر دین را در مدرنیته امروز قربانی نکرد، اظهار داشت: دکتر داوری معتقد است وحی همچنان در دنیای امروز حرفی گفتن برای دارد. روشنفکران دین دار با چراغ هدایت برای یافتن حقیقت و سوختن ظلمت در تلاش هستند و محققانه این شناخت را نه با هوس و طمع به قدرت بلکه با نگاهی عقلانی و با ترجمه روحانی از طهارت فکر بنا کرده و قوام بخشیدند.
وی بیان کرد: هویت فکر داوری آرام و قرار ندارد و همواره هویت سیال بوده و با خردورزی و حقیقت جویی و خرافهسوزی همراه و همزاد بوده است. داوری متعلق به هویت جمعی دینداران متفکر است که دینداریشان موقعیتی خاص در درون خود دارد. در آثار او درد و حرمان و ایمان و یقین موج می زند که نه در آن طوفان نوح را می توان دید نه طغیان روح. آرام و متین غمگسار محجوری دین باوران است. داوری به باوریت معنویت آزاد از دین اعتقادی ندارد. اگر با دقت بیشتری به تاریخ فلسفه بنگریم فارغ از اتفاقات چند دهه اخیر به ویژه توقف مارکسیسم، فیلسوفان مسلمان رفتار دینی بلندی داشتند و آنها فرزندان زمانه خود بوده و هستند و دلداگان تفکرات غیردینی خویش نشده اند و اسیر دام و دانه اغیار نشده اند.
وی با اشاره به اینکه باید دست متفکران و فیلسوفانی چون داوری را بوسید که شجاعانه قدرت ذهن و چابکی قلم را در دلدادگی و دلبستگی به انبیاء و امامان معصوم (ع) و رهروی از حکمای و همنشینی با عارفان به کار بست، گفت: داوری در روزگار غربت دین، منادی دینداری مردم و نسبت بین دین و جامعه بودند.
وی در پایان سخنانش گفت: اردکان از منظر تاریخ، مهد پرورش عالمان و اندیشمندان فرزانه بوده که هر کدام در عصر و دوره خود از سرآمدان روزگار محسوب شده اند. شاید در طول تاریخ این شهر به ظاهر کوچک نه توان دوره ای را یافت که بزرگی را در خود پرورش نداده باشد و آوازه ای به دست نیاورده باشد اما امروزه متأسفانه مفاخر اردکان در پس پرده گمنامی و غربت به سر می برند و اطلاع و آگاهی ما معدود به چند تا از آنها بیشتر نیست. از این رو لازم است که برای معرفی و شناساندن هر چه بیشتر و بهتر این بزرگان و فرزانگان قدم ها و گامهای مهمی برداشته شود.
نظر شما