احمد نادعلیان هنرمندی که در عرصه هنرهای محیطی شهره است در گفتگو با خبرنگار مهر درباره برگزاری ششمین سمپوزیوم بین المللی مجسمه سازی که در برج میلاد برپاست، گفت: برپایی سمپوزیوم را از نظر امکان مشاهده فرآیند خلق و پرسش و پاسخ بین هنرمندان و مردم یکی از کاربردیترین کلاسهای آموزشی مجسمهسازی میدانم.
وی با اشاره به اینکه حجاریهای ایرانیان باستان نیز به نوعی مشابه دستاوردهای یک سمپوزیوم بود، گفت: ما میتوانیم در اجرای آثار مدرن به تجربه کهن خود رجوع کنیم.
نادعلیان درباره تاثیر برگزاری سمپوزیومها بر روند مجسمهسازی ایران اظهار کرد: نقاشی و یا گرافیک به دلیل کاربردی بودن یا حضور خود جوش در زمان مبارزات انقلابی خیلی زود موقعیت خود را پیدا و تثبیت کرد. مجسمهسازی برخلاف حوزههای دیگر هنرهای تجسمی در سالهای اول پس از وقوع انقلاب بیاعتبار شده بود و دیگر در دانشگاهها تدریس نمیشداما در دو دهه اخیر بنا به دلایل مختلف شاهد رشد کمی و کیفی در هنر بودیم و در حال حاضر مجسمهسازی در تعامل دولتی به آنجا رسیده است که خود را در قلمرو کاربردی و شهری تثبیت کند و بالعکس نقاشی در بعد حرفهای به انزوا کشیده شده و در مقیاسهای کوچکتری کار میشود. این طور حس میشود که کفه ترازو برای کارهای شهری برای مجسمهسازان سنگینتر از نقاشان باشد.
وی با اشاره به معنا و تعریف سمپوزیوم گفت: سمپوزیوم بعد آموزشی بالایی دارد چون یک هنرمند در دوسالانهها در خلوت خود کار میکند و نتیجه غایی را ارائه میدهد، اما در سمپوزیوم شاهد فرآیند آفرینشِ کار و دوستیها و پرسش و پاسخها بین هنرمندان هستیم.
این هنرمند محیطی، آثار ششمین سمپوزیوم مجسمهسازی تهران را همراه با رفتار فرمالیستی و سلیقه زیباییشناسانه محور را سلیقه رایج در این سمپوزیوم دانست و بیان کرد: در این مجموعه آن کارهایی که از این سلیقه رایج کمی فاصله دارند، تنها به دلیل تفاوتشان با سایر آثار برای من جذابتر هستند از جمله کار مانوئل دیاز کاستدو از اسپانیا و کمی کار گولر گوسلو از ترکیه و کیان سیهوا از چین.
احمد نادعلیان، در قیاس شیوهنامه سمپوزیوم پدیده مشهد و سمپوزیوم سنگ تهران، توضیح داد: برای برگزاری یک سمپوزیوم دو راه در پیش است، یکی آنکه مواد و مصالح کاربردی را متناسب با خواست هنرمند انتخاب کنیم که در این صورت باید مواد و ابزار و خدمات بسیار متنوعی فراهم کنیم که گاهی تامین خواست همه در بازه زمانی غیرممکن به نظر میرسد و همین موجب دشواری این مسیر میشود. راه دیگر آن است که برای تسهیلسازی نوعی قاعدهمندی را پیش بکشیم که این کار برگزارکننده را آسان میکند، مثلاً اینکه همه باید سنگ سفید یکسان داشته باشند و این منجر به عدم تنوع در آثار میشود.
او در ادامه افزود: شیوه دوم آسانتر است زیرا ابزار و خدماتمان را شناسایی میکنیم و با نوعی صرفهجویی بهینه خدمات خود را به بهترین نحو ارائه میدهیم. حاصل این سمپوزیوم یک رویداد از پیش تعیین شده میشود. اینکه ما سوار بر شرایط باشیم به نفع ماست، ولی تداوم آن منجر به نوعی سنت یکسانسازی ناخواسته میشود. در سمپوزیوم پدیده تنوع مواد وجود داشت، اما این دل نگرانی و فشار روحی و روانی هم بود که در نهایت چطور خواهد شد و آیا همه خواستها تامین میشود. به نوعی تنوع ماده موجب تنوع رفتار با هنرمندان هم شده بود.
احمد نادعلیان در پایان پیشنهاد داد: من، بنا به تجربه خود و آنچه از سنن کهن به ما رسیده، پیشنهاد میدهم که سایتهای طبیعی خود را مانند آثار کهنمان با حفظ ملاحظات زیست محیطی و حرمت نهادن به سایتهای محیطی و میراث فرهنگی، شناسایی کنیم و همچون نقش برجستههای ساسانی آثار مدرن خود را روی دیوارههای طبیعی تجربه کنیم.
نظر شما