خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه _ صادق وفایی: هاوارد ملوین فاست، نویسنده آمریکایی متولد ۱۹۱۴ و درگذشته به سال ۲۰۰۳ است. او تا سال ۱۹۶۰ بهنوشتن رمانهای علمی تخیلی و اجتماعی مشغول بود اما از آنمقطع به بعد، شروع به نوشتن رمانهای معمایی با نام مستعار ای. وی. کانینگهام کرد. فیلم سینمایی مشهور «اسپارتاکوس» بهکارگردانی استنلی کوبریک و بازی کرک داگلاس براساس رمانی ساخته شده که فاست نوشته است. فاوست مانند دشیل همت دیگر نویسنده آمریکایی، در دادگاه فعالیتهای ضدآمریکایی سکوت کرد و به دلیل امتناع از همکاری و داشتن گرایشات چپ، در فهرست سیاه مککارتی قرار گرفت.
از آثار فاست، عناوین مختلفی به فارسی ترجمه و منتشر شده که برخی از آنها در گروه ادبیات پلیسی جا گرفته و برخی دیگر هم در اینگونه ادبی جا ندارند. بهعنوان مثال سال ۱۳۹۶ بود که در قالب یکطرح انتشار دوباره، ترجمه سهرمان «آخرین مرز»، «آمریکایی» و «مهاجران» او با بازگردانی فریدون مجلسی توسط نشر اسم چاپ شدند که ارتباطی با ادبیات پلیسی ندارند. یا رمان «اسپارتاکوس» او هم به فارسی ترجمه شده اما پلیسی نیست.
در گزارش کوتاهی که در ادامه میآید، قصد داریم چند عنوان از آثار پلیسی ایننویسنده را معرفی و مرور کنیم که در قالب مجموعه کتابهای پلیسی ایننویسنده با محوریت شخصیت کارآگاه ماسائو ماسوتو در دهه ۱۳۹۰ ترجمه و منتشر شدند.
* مجموعه کارآگاه ماسائو ماسوتو
مهرماه سال ۹۹ بود که نشر فلامینگو ترجمه سهعنوان از کتابهای پلیسی فاست را با محوریت شخصیت کارآگاه ماسائو ماسوتو راهی بازار نشر کرد. فاست ۷ رمان با محوریت شخصیت ماسائو ماسوتو نوشته است. ماسوتو کارآگاهی ژاپنیالاصل و متولد آمریکا، باهوش و در ضمن اخلاقمدار است که در پلیس بورلی هیلز آمریکا خدمت میکند. او با استفاده از اخلاق شرقی و مکتب ذن و مدیتیشن، پروندههای جنایی را حل میکند و از روانشناسی هم برای کشف انگیزههای جنایت بهره میبرد.
با احتساب دو مجموعه ۳ جلدی که در دو نشر متفاوت چاپ شدهاند، تنها ترجمه یککتاب از ماجراهای ماسوتو باقی مانده تا مجموعه ترجمه فارسی آن تکمیل شود.
اما سهعنوانی که نشر فلامینگو از کتابهای ماسوتوی هاوارد فاست چاپ کرد، به اینترتیباند: «فرشته ربوده شده»، «نارنجی خواستنی» و «هنرپیشه بیاعصاب» که در قالب مجموعه «کارآگاه هالیوود» اینناشر چاپ شدهاند. اینسهکتاب بهترتیب توسط عباس کریمی عباسی، مازیار فکری ارشاد و بهاره تقیزاده ترجمه شدهاند.
کمی پیش از مهرماه سال گذشته، اوایل تابستان آنسال یعنی روزهای تیرماه بود که ناشر دیگری، سهجلد از آثار فاست با محوریت کارآگاه ماسوتو را چاپ کرد: «جسد عالی»، «شیرینیهای تلخ» و «استخری که دیگر نبود»
«جسد عالی» براساس تجربیات فاست در بازجوییهای کمیته مککارتی است که باعث شد او به زندان افتاده و رمان «اسپارتاکوس» را در همانزندان بنویسد. او در رمان «جسد عالی» حادثه قتلعام جمعی از ورزشکاران المپیک مونیخ را که دهه ۱۹۷۰ رخ داد، به داستانی دیگر پیوند زده و فاشیسم را بهعنوان سرچشمه اصلی خشونت در جهان نشان داده است. ترجمه «جسد عالی» بهعهده مرضیه براهیمی بوده و نام اصلی کتاب هم، «پرونده دیپلمات روسی» است. اینرمان تنها کتاب جاسوسی هاوارد فاست در مجموعه هفتگانه کارآگاه ماسوتو است.
«جسد عالی» داستانی جاسوسیجنایی را شامل میشود که با تجربیات جاسوسی از دوران جنگ سرد همراه شده و سیاهی آندوران را نشان میدهد. با اینحال رگههایی از طنز هم در اینداستان وجود دارد.
نام اصلی کتاب «شیرینیهای تلخ»، «خامهایهای مسموم» است که توسط محمد قمری حبشی ترجمه و عنوان «شیرینیهای تلخ» برای ترجمه فارسی آن در نظر گرفته شد. در اینداستان کارآگاه ماسوتو که عموماً اخلاقی خوب و چهرهای مؤدب و صبور داشته، روی دیگر خود را نسبت به گذشته یعنی داستان «جسد عالی» نشان میدهد. گفته میشود این روی کارآگاه ماساتو را میتوان روی دیگر نویسندهاش یعنی هاوارد فاست دانست.
بهقول برخی منتقدین، کارآگاه ماساتوی شورشگر و یاغی اینکتاب، جلوه اعتراض و خشم فاست است که چشمهای از خود را در رمان اسپارتاکوس نشان داده است. «شیرینیهای تلخ» (خامهای های مسموم) چهارمین عنوان از هفتگانه کارآگاه ماسوتو است. او در فرازهایی از اینداستان شبیه به همان کارآگاه هری کالاهانی میشود که کلینت ایستوود در سری فیلمهای هری کثیف به او عینت و جان بخشید.
سرمایهسالاری، سوءاستفاده از قدرت، نژادپرستی، بوروکراسی و … هم از جمله مواردی هستند که فاست در کتاب دیگر یعنی «استخری که دیگر نبود»، در کنار انتقاد از روح مککارتیسم آمریکایی از آنها انتقاد کرده است. سرعت بالای حوادث و ضرباهنگ بالای آنها از جمله ویژگیهای نثر اینداستان است. هاوارد فاست در اینکتاب با خلق شخصیتهای فرعی در کنار شخصیت اصلی کارآگاه قصه، با رویکرد روانشناسانه، جامعه آمریکا را کند و کاو کرده و نژادپرستی را در اینکشور به انتقاد گرفته است.
عنوان اصلی «استخری که دیگر نبود» دوپهلو و غیرقابل ترجمه به فارسی بوده است. بنابراین چنینعنوانی برایش در نظر گرفته شد. اینکتاب هم توسط عهدیه قاسمی ترجمه شد.
نظر شما