۸ بهمن ۱۴۰۱، ۱۵:۰۹

درس‌هایی از مبانی عرفان شیعی/۵

امام کسی است که در تمام طول عمر خود گناه نکرده باشد

امام کسی است که در تمام طول عمر خود گناه نکرده باشد

امام کسی است که از ضلالت و معصیت مصون باشد و در تلقی معارف الهیه و الهامات رحمانیه اشتباه نکند و متن واقع در قلب او منعکس گردد.

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: آیت‌الله سید محمدحسین حسینی طهرانی، فقیه، عارف و از شاگردان علامه طباطبایی بود. آیت‌الله طهرانی بیشتر با مباحث عرفانی شناخته شده است، اما وی در سال‌های حضورش در تهران که همزمان با نهضت اسلامی امام خمینی بود، با حمایت کامل از نهضت، به سازماندهی نیروهای مبارز پرداخت. «رسالة لبّ اللباب فی سیر و سلوک اولی الألباب» از آثار ایشان است.

مرحوم علامه طهرانی در جلد اول کتاب امام شناسی به بیان لزوم پیروی از حق می‌پردازد وی یکی از احکام فطری و عقلی را لزوم متابعت از حق می‌داند.

قال اللَه الحکیم فی کتابه الکریم﴿أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلَّا أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ»

از مباحث گذشته روشن شد امام کسی است که ذاتاً هدایت به‌حقّ یافته باشد، براین اساس امام کسی است که از ضلالت و معصیت مصون باشد، یعنی اوّلًا در تلقی معارف الهیه و الهامات رحمانیه اشتباه نکند و متن واقع در قلب او منعکس گردد، بدون نَوَسان و اضطراب، و دخالت نفس که آن را به صورت دیگری جلوه داده، و تفسیر بنماید؛ و ثانیاً در ابلاغ احکام و هدایت مردم از نقطه نظر ظاهر و باطن در راه مستقیم آنها را حرکت دهد، سوّم آنکه خود گرفتار ظلم به نفس و معصیت نباشد.

از ذیل آیه شریفه راجع به حضرت ابراهیم که تقاضای آن را برای ذریه می‌کند، استفاده می‌شود که امامت به ستمگر و ظالم نمی‌رسد؛ چون ظالم در آیه، مطلق آمده است: لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ یعنی عهد من به کسانی که ظلم کرده باشند گرچه آن ظلم مختصر باشد نمی‌رسد؛ و بر عکس به کسانی که به نحو مطلق ظالم نباشند خواهد رسید و این عین عصمت است. امام کسی است که در تمام طول عمر خود گناه نکرده باشد، و کسی که گناه کوچکی گرچه در بعض احیان از او سر زده باشد، یا ظلم و شرکی از او بروز کرده باشد، گرچه بعداً توبه نموده باشد، و اثر گناه از بین رفته باشد امام نخواهد بود.

حضرت علامه طباطبایی در تفسیر آیه لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ می‌فرماید: از بعضی از استادان ما راجع به دلالت این آیه شریفه بر عصمت امام چون سوال شد، در جواب چنین فرمود: که مردم به حسب تقسیم عقلی از چهار دسته خارج نیستند: اوّل کسانی‌که در جمیع طول عمر ظالم باشند. دوّم کسانی که در تمام طول عمر خود پاک و منزّه از گناه بوده، و لحظه‌ای ظلم نکرده باشند. سوّم کسانی‌که در اول عمر خود ظالم بوده، و در آخر عمر خود توبه نموده، و هدایت خدا به او رسیده باشد. چهارم بعکس، کسانی که در اوّل عمر پاک و بی‌گناه بوده، ولی در آخر عمر خود مبتلای به معصیت و گناه شده‌اند.

حضرت ابراهیم شأنش أجلّ از آن است که از خداوند سوال کند که امامت را در قسم اوّل و چهارم قرار دهد، و هیچ‌گاه چنین پیشنهادی از آن حضرت دیده نمی‌شود که برای کسی که در تمام مدّت عمر یا در آخر آن دچار معصیت است. منصب امامت تقاضا نماید؛ می‌ماند دو صنف دیگر که مورد سوال آن حضرت واقع شده‌اند، یکی آنکه در تمام عمر پاک و معصوم از گناه بوده، و دیگر آنکه در آخر عمر خود پاک و منزّه از گناه شده است.

از این دو صنف خدا می‌فرماید من عهد خود را به ظالمین از آنها نمی‌دهم، معلوم می‌شود که دسته‌ای که در اوّل عمر خود گناه کرده‌اند، گرچه در آخر عمر خود توبه نموده و هدایت الهی از آنها دستگیری نموده است، باز هم عنوان ظلم به نحو موجبه جزئیه بر آنها منطبق است، و چون امامت به آنها داده نشود فقط می‌ماند یکدسته، و آن آنهائی هستند که در تمام مدّت عمر، منزّه از گناه بوده‌اند و این همان معنی عصمت است.

کد خبر 5682840

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha