به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «نامههای عزیز نسین و همسرش مرال چلن» بهتازگی با ترجمه داود وفایی توسط نشر نگاه منتشر و راهی بازار نشر شده است.
عزیز نسین نویسنده و روزنامهنگار ترکیهای متولد سال ۱۹۱۵ و درگذشته بهسال ۱۹۹۵ است که بهعنوان یکی از طنزنویسان مطرح اینکشور شناخته میشود و در ایران نیز آثار مختلفی از وی ترجمه و منتشر شده است. نشر نگاه پیشتر کتابهای «پخمه»، «آپارتمان اجارهای»، «شوهر آمریکایی»، «میز یک کارمند»، «آدم خوشبخت»، «دختر شایسته شهرمون»، «اینم شد زندگی؟»، «چاخان»، «حیوان را دست کم نگیر»، «فلانفلانشدهها» و «حرف بزنم یا نزنم» را در قالب مجموعهآثار عزیز نسین منتشر کرده است.
داود وفایی نیز پیشتر ترجمه کتابهای «کدام حزب برنده میشود؟»، «بچههای امروز معرکهاند» و «من هم یک روز بچه بودم» از عزیز نسین را در کارنامه دارد.
عزیز نسین نویسندگی را از سال ۱۹۴۵ با نوشتن مقاله در مطبوعات آغاز کرد. او از اینسال تا پایان عمر، به نوشتن در قالب کتاب و مقاله ادامه داد. داستان، رمان، نمایشنامه، شعر، داستان کودک و خاطره از جمله ژانرهایی هستند که او در آن ها دست به تولید اثر زده است. نسین تنها طنزی را طنز واقعی میدانسته که به نفع مردم باشد. طنزهای خود او هم همینطور هستند و همیشه حاوی شوخیهای تلخ و شیرینی درباره وضعیتهای نابهسامان هستند. او بهخاطر آثارش، ۲۳ جایزه ملی و بینالمللی را در کارنامه گرد آورده است.
ایننویسنده دو بار ازدواج کرد. ازدواج اولش با ودیعه خانم بود که موجب تولد ۲ فرزند با نامهای اویا و آتش شد. همسر اولین نسین، وقتی او در زندان بود، طلاق گرفت. عزیز نسین پس از آزادی از زندان، برای بار دوم ازدواج کرد که حاصل اینوصلت با مرال چلن هم، ۲ پسر با نامهای علی و احمد بودند. عزیز نسین و مرال چلن طی ۲۵ سال، ۲ بار از هم جدا شدند.
بهگفته وفایی، در نامهنگاریهای عزیز نسین و مرال چلن، خبری از آن طنز همیشگی نیست و موضوعات اصلی، مسائل خانوادگی، مشاهدات هر دو در سفرهای خارجی و ... هستند. اولیننامه مندرج در کتاب «نامههای عزیز نسین و همسرش مرال چلن» آپریل ۱۹۵۸ و آخریننامه هم سال ۱۹۸۳ نوشته شده است. مترجم کتاب پیشرو، معتقد است چهرههای شاخص ادبی نیز مثل عزیز نسین، در زندگی شخصی خود گرفتار مسائل روزمره و معمولی بودهاند و فراز و نشیبها و سختیهای دوره و زمانه بوده که باعث خلق آثار بزرگشان شده است.
گردآوری و تدوین نامههای اینکتاب توسط احمد پسر عزیز نسین انجام شده است. پس از متن نامهها هم چند قطعه عکس از زندگی خانوادگی عزیز نسین و مرال چلن چاپ شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
از انتشارات ترجمه هنوز پولی به دست ما نرسیده است. دوشنبه برای آنها نامهای نوشتم. تو هم ظاهرا با احمد کوفلو همین صحبت را کردهای. من به آنها گفتم اگر قرار است چاپ کنید باید پول پرداخت کنید، اگر هم قصد چاپ کردنش را ندارید کتاب را برگردانید. شنیدهام که کار چاپ را شروع کردهاند. تو برای اینکه بد نشود به آنها کتاب دادی، و حالا ببین که با ما چه میکنند.
برایت نوشته بودم اما نمیدانم در هلسینکی نامهام به دستت رسید یا نه. از شعبه ارزی بانک مرکزی میگویند نامهای رسمی لازم است تا نشان دهد مهمان رسمی آلمانها بودهای و همه هزینهها را هم آنها پرداخت کردهاند. ظاهرا اوراقی که اینجا به آنها نشا دادی کفایت نکرده است.
تایپ نمایشنامه تمام شد. مینا ترجمه را شروع کرده است. رکین هم متن را تحویل گرفت. او اگر خودش ترجمه نکند متن را به کسی خواهد داد که ایتالیایی را خیلی خوب میداند. ترجمه فرانسوی متن را بعد از دریافت، گویا من باید تایپ کنم. بهنظرت آن را به چه کسی بدهم؟ ایدهای هم در ذهن دارم؛ ما کار ترجمه به زبانهای دیگر را همیشه خواهیم داشت. ترجمه و تایپ مکرر متن به زبان فرانسه هم دشوار است. نظرم این است که آن را روی کاغذ گلاسه بنویسم و پنجاه نسخه تکثیر کنم. امکان بیخطا نوشتن در چنین کاغذهایی بیشتر است. خواندن متن از روی نسخههای دوم و سوم و چهارم هم سخت میشود. فکر نمیکنم گران هم بشود. به نظرم قبل از آمدنمان بتوانم این کارها را به سرانجام برسانم.
عزیزم هزاران بار تو را میبوسم و با صدها هزار چشم منتظر دیدارت هستم.
مرال.
اینکتاب با ۴۴۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۶۵ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما